دانشسرا
سه شنبه 27 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : سروش نیا
نوشته شده در شنبه دوم تیر 1386 ساعت 14:24 شماره پست: 15 راز و نياز مخلوق با خالق گردي گردون ، تب خيره سري صرف ندارد كه تو دنيا خري حبس دل و روح و روان در درون مانده فقط نقش تني در برون گرچه شكسته دل و آشفته ايم مخزن درديم ، ولي خفته ايم بار خدايا ، سر جهل و هوي داده همه عمر مرا بر فنا با گذر اين دهه ها ، سال ها ريخت مرا ، جمله پر و بال ها زرد و نحيف از همه جا رانده ام چشم ترم تا دم آخر به توست رو سيه ام بخشش آن دست توست فاش بگويم به تو من راز خويش پيش بداني همه را خويش بيش رنگ رخم حاصل زخم زبان بارش تير است كجا كو كمان آن هنر و مهر و دل سوخته آن ادب و دانش آموخته من نتوانم كه كنم ادعا بنده لطفيم كجا مدعا شكرگزارم همه جا ، هر زمان بر در تو خوار و زبون در امان با قلم لطف و كرم كن حساب وقت شمار بدي و كار ناب جز تو نيم كس ، پناهم تويي آن صمد واحد و غير دويي سروش نيا خرداد 86
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
|
|||
![]() |