دانشسرا
سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 12:2 ::  نويسنده : سروش نیا

 من این حکایت را خواندم جالب بود  خوب است شما هم آن را بخوانید .

روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچک تصميم گرفتند که با هم مسابقه بدهند .

هدف مسابقه رسيدن به نوک يک برج خيلی بلند بود .

جمعيت زيادی برای ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند ...

و مسابقه شروع شد ....

کسی از میان جمعيت باور نداشت که قورباغه های به اين کوچکی بتوانند به نوک برج برسند .

و جمله هايی مثل اين ها شنيده مي شد :

 اوه , عجب کار مشکلی !!'

آنها هيچ وقت به نوک برج نمی رسند .
هيچ شانسی برای موفقيتشان نيست  . برج خيلی بلند است
!

قورباغه های کوچک يکی يکی شروع به افتادن کردند ...

بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا و بالاتر می رفتند ...

جمعيت هنوز ادامه می داد , خيلی مشکل است !!! هيچ کس موفق نمی شود !
 
و تعداد بيشتری از قورباغه ها خسته و از ادامه دادن منصرف می شدند .
ولی فقط يکی به رفتن ادامه داد بالا , بالا و باز هم بالاتر  رفت .

اين يکی نمی خواست منصرف بشود !

بقيه هم از بالا رفتن منصرف شدند ، به جز آن قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زياد تنها قورباغه بود که به نوک برج رسيد !

بقيه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه اين کا ر را انجام داده است .

اونا ازش پرسيدند : چطور قدرت رسيدن به نوک برج و موفق شدن رو پيدا کرده است؟

و مشخص شد که ... برنده ی مسابقه " کر " بوده !!!
 
نتيجه ی اخلا قی اين داستان :
هيچ وقت به جملات منفی و مأيوس کننده ی ديگران گوش نكنيد  ...

چون : آنها زيبا ترين رويا ها و آرزوهای شما را از شما می گيرند-  چيز هايی که از ته دلتان آرزويش  را داريد !
هميشه به قدرت کلمات فکر کنيد .
چون هر چيزی که می خوانيد يا می شنويد روی اعمال شما تأثير مي گذارد .
پس : هميشه .... مثبت فکر کنيد !

و بالاتر از آن ، کر  بشويد ، هر وقت کسی خواست به شما  بگويد که به آرزوهايتان نخواهيد

رسيد !

و هيشه باور داشته باشيد : من همراه خدای خودم همه کار می توانم بکنم .

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:56 ::  نويسنده : سروش نیا

پرويز شاپور

         پرويز شاپور يكي از نويسندگان ايراني است ، شهرت او به سبب نگارش نوشته‌های کوتاه و اغلب تک خطی است که ظريف و نگرشي شاعرانه و طنزآميز دارند .

         نوشته هاي شاپور اغلب با اسم « کاريکلماتور »، از مجموعه ها و برنامه های هنری و ادبی سر در می‌آورد ، از بهترين و زيبا ترين ستون های مجلات ادبي و هنري بود و اين کاريکلماتور است که اسم شاپور را به ادبيات مدرن ايران سنجاق کرده است .

در زير نمونه هايي از دست نوشته هاي شاپور را می خوانيم :

بار زندگی را با رشته عمرم به دوش می کشم .
زندگی بدون آب از گلوی ماهی پايين نمی رود .
جارو ، شکم خالی سطل زباله را پر می کند .

برای مردن عمری فرصت دارم.
اگر خودم هم مثل ساعتم جلو رفته بودم حالا به همه جا رسيده بودم .
ستارگان سکه هايی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند .
با اینکه گل های قالی خارندارند ، مردم با کفش روی آن پا می گذارند .
سايه چهار نژاد يک رنگ است .
به ياد ندارم نابينايی به من تنه زده باشد . 
قلبم پرجمعيت ترين شهر دنياست . 
به نگاهم خوش آمدی . 
قطره
ٔ باران، اقيانوس کوچکی است . 
هر درخت پير، صندلی جوانی می‌تواند باشد .
اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم، قفسی به بزرگی آسمان مي سازم .
روی هم رفته زن و شوهر مهربانی هستند !

وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد ، ماهی‌ها صلوات فرستادند .

به عقيده گيوتين ، سر آدم زيادی است .

برای اين که پشه‌ها کاملاً نااميد نشوند ، دستم را از پشه‌بند بيرون می‌گذارم .

گربه بيش از ديگران در فکر آزادی پرندهٔ محبوس است .

غم ، کلکسيون خنده ام را به سرقت برد .

بلبل مرتاض ، روی گل خاردار می‌نشیند !
 باغبان وقتی ديد باران قبول زحمت کرده ، به آبپاش مرخصی داد .
قطره باران غمگين روی گونه ام اشک مي ريزد .
 فواره و قوه جاذبه از سربه سر گذاشتن هم سير نمی شوند . 
در خشکسالی آب از آب تکان نمی خورد . 
رد پای ماهی نقش بر آب است .
گل آفتابگردان در روزهای ابری احساس بلاتکليفی می کند .
با چوب درختی که برف کمرش را شکسته بود ، پارو ساختم .
با سرعتی که گربه از درخت بالا می رود ، درخت از گربه پايين می آيد.
دلم برای ماهی ها می سوزد که در ايام کودکی نمي توانند خاک بازی کنند .
پرگاری که اختلال حواس پيدا می کند بيضی ترسيم می کند . 
آب به اندازه ای گل آلود بود که ماهی ، زندگی را تيره و تار مي ديد .

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:54 ::  نويسنده : سروش نیا

وصيت نامه' ابوالقاسم حالت  

طنز نويس معروف مجله هاي توفيق و گل آقا با  تخلص ' خروس لاري
 
  بعد مرگم
  نه به خود زحمت بسيار دهيد
  نه به من برسر گور و کفن آزاردهيد
 
 نه پي گورکن و قاری و غسال رويد
  نه پي سنگ لحد پول به حجار دهيد
 
 به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسی
  که بدان عضو بود حاجت بسيار دهيد
 
 اين دو چشمان   قوی را به فلان چشم چران
  که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهيد
 
 وين زبان را که خداوند زبانبازی بود
  به فلان هوچی رند از پی گفتار دهيد
 
  کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است
 راست تحويل علی اصغر گچکار دهيد
 
 وين دل سنگ مرا هم که بود سنگ سياه
  به فلان سنگتراش ته بازار دهيد
 
 کليه ام را به فلان رند عرق خوار که شد
  ازعرق کليه او پاک لت و پار دهيد
 
 ريه ام را به جواني که ز دود و دم بنز
  درجوانی ريه او شده بيمار دهيد
 
 جگرم را به فلان بی جگر بی غيرت
  کمرم را به فلان مردک زن باز دهيد
 
 چانه ام را به فلان زن که پی وراجی   است
  معده ام را به فلان مرد شکم خوار دهيد 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:53 ::  نويسنده : سروش نیا

 شيخ بهايی

 

آدمی  اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده  نيست، زيرا :

اگر بسيار كار كند، می‌گويند احمق است !

اگر كم كار كند، می‌گويند تنبل است!

اگر بخشش كند، مي‌گويند افراط مي‌كند!

اگر جمع گرا باشد، می‌گويند  بخيل است!

اگر ساكت و خاموش باشد می‌گويند لال است!!!

اگر زبان‌آوری كند، می‌گويند ورّاج و پرگوست ..!

اگر روزه برآرد و شب‌ها نماز بخواند می‌گويند رياكاراست!!!

و اگر نكند میگويند  كافراست و بی‌دين .....!!!

لذا نبايد بر حمد و  ثنای مردم اعتنا كرد

و جز ازخداوند نبايد  ازكسی ترسيد. 

پس  آنچه باشيد که دوست داريد.

شاد باشيد ؛

مهم نيست که اين شادی چگونه قضاوت شود.

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:51 ::  نويسنده : سروش نیا

         آيا مي دانيد كه تفاوت كشورهاي ثروتمند و فقير در چيست ؟

         قدمت و تاريخ و ميزان منابع طبيعي قابل استحصال آنها

         براي مثال كشورهاي جديدي مانند كانادا ، نيوزيلند ، استراليا كه 150 سال پيش وضعيت قابل توجهي نداشتند ، اكنون كشورهايي توسعه ‌يافته و ثروتمند محسوب مي شوند .

         يا وسعت

         ژاپن كشوري است كه سرزمين بسيار محدودي دارد كه 80 درصد آن كوه‌هايي است كه مناسب كشاورزي و دامداري نيست اما دومين اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمريكا را دارد. اين كشور مانند يك كارخانه پهناور و شناوري است كه مواد خام را از همه جهان وارد كرده و به صورت محصولات پيشرفته صادر مي‌كند.

         در سرزمين كوچك و سرد سوئيس كه تنها در چهار ماه سال مي‌توان كشاورزي و دامداري انجام داد ، بهترين لبنيات (پنير) دنيا توليد مي‌شود و كشوري كه اصلاً كاكائو در آن به عمل نمي‌آيد بهترين شكلات‌هاي جهان را توليد و صادر مي‌كند و به امنيت، نظم و سختكوشي مشهور است و لقب گاوصندوق دنيا را به سبب بانك هاي خود داراست .

     يا تعداد افراد تحصيل ‌کرده‌ و سطح هوش و فهم

         اما افراد تحصيل كرده كه از كشورهاي ثروتمند با همتايان خود در كشورهاي فقير برخورد دارند براي ما مشخص مي‌كنند كه سطح هوش و فهم نيز تفاوت قابل توجهي در اين ميان ندارد .

         يا نژاد و رنگ پوست

         مهاجراني كه در كشور خود برچسب تنبلي مي‌گيرند، در كشورهاي اروپايي به نيروهاي مولد و فعال تبديل مي‌شوند.

         به راستي تفاوت در چيست ؟

         تفاوت در رفتارهاي است كه در طول سال‌ها ، فرهنگ و دانش نام گرفته است. اكثريت غالب مردم كشورهاي پيشرفته و ثروتمند از اصولي در زندگي خود پيروي مي‌كنند كه در كشورهاي فقير تنها عده قليلي از مردم از اين اصول پيروي مي‌كنند كه اين اصول به قرار زير است :

اخلاق به عنوان اصل پايه

وحدت

مسئوليت پذيري

احترام به قانون و مقررات

احترام به حقوق شهروندان ديگر

عشق به كار

تحمل سختي‌ها به منظور سرمايه‌گذاري روي آينده

ميل به ارائه كارهاي برتر و فوق‌العاده

نظم‌پذيري

اما برداشت هاي ما

کسی که زياد کار کند را تراکتور مي ناميم .

کسی که به قوانين احترام بگذارد بچه مثبت است .

کسی که اخلاقيات را رعايت کند برچسب پاستوريزه خواهد گرفت .

افراد قالتاق و كسانی که حقوق ديگران را زير پا می گذارند را آدم های زرنگ می خوانيم .

انسانهای منظم   افراد خشک و بی حال هستند .

و سرانجام ، همه به دنبال " يک شبه رفتن ره صد ساله " هستند .

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:50 ::  نويسنده : سروش نیا

شعری از : فريدون  مشيري

من دلم مي خواهد

خانه ای داشته باشم پر دوست

کنج هر ديوارش

دوستهايم بنشينند آرام

گل بگو گل بشنو

هرکسي مي خواهد

وارد خانه پر عشق و صفايم گردد

يک سبد بوي گل سرخ

به من هديه کند

شرط وارد گشتن

شست و شوي دلهاست

شرط آن داشتن

يک دل بي رنگ و رياست

بر درش برگ گلي مي کوبم  

روي آن با قلم سبز بهار

مي نويسم اي يار

خانه ي ما اينجاست

تا که سهراب نپرسد دیگر

"خانه دوست کجاست؟ "

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:49 ::  نويسنده : سروش نیا

نويسنده مطالب  بسيار جالب زير را نمي شناسم اما زيبايي محتواي آنها مرا بر آن داشت تا آن را در وبلاگ خود بياورم .

آدم هاي بزرگ در باره ايده ها سخن مي گويند .

آدم هاي متوسط در باره چيزها سخن مي گويند .

آدم هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند .

آدم هاي بزرگ درد ديگران را دارند .

آدم هاي متوسط درد خودشان را دارند .

آدم هاي كوچك بي دردند .

آدم هاي بزرگ عظمت ديگران را مي بينند .

آدم هاي متوسط به دنبال عظمت خود هستند .

آدم هاي كوچك عظمت خود را در تحقير ديگران مي بينند . 

 آدم هاي بزرگ به دنبال كسب حكمت هستند .

 آدم هاي متوسط به دنبال كسب دانش هستند .

 آدم هاي كوچك به دنبال كسب سواد هستند  .

 آدم هاي بزرگ به دنبال طرح پرسش هاي بي پاسخ هستند .

 آدم هاي متوسط پرسش هائي مي پرسند كه پاسخ دارد .

 آدم هاي كوچك مي پندارند پاسخ همه پرسش ها را مي دانند .

آدم هاي بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند .

 آدم هاي متوسط به دنبال حل مسئله هستند .

 آدم هاي كوچك مسئله ندارند .

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:48 ::  نويسنده : سروش نیا

دکتر شريعتي می گويد :

فقر  همه جا سر مي كشد .......

فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني  هم  نيست ......

فقر ، چيزي را  " نداشتن " است ، ولي  ، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست  .......

فقر  ،  همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفته يك كتابفروشي مي نشيند ......

فقر ،  تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند ......

فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....

فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته مي شود .....

فقر ،  همه جا سر ميكشد ........                 

فقر ، شب را " بي غذا  " سر كردن نيست ......    

فقر ، روز را  " بي انديشه"   سر كردن است .

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:47 ::  نويسنده : سروش نیا

چنين گفت زرتشت :

 آنچه را گذشته است فراموش كن و بدانچه نرسيده است رنج و اندوه مبر . 

 قبل از جواب دادن فكر كن . 

 هیچكس را تمسخر مكن . 

 نه به راست و نه به دروغ قسم مخور . 

 خود برای خود، زن انتخاب كن . 

 به شرر و دشمنی كسی راضی مشو . 

 تا حدی كه می‌توانی، از مال خود داد و دهش نما . 

 كسی را فريب مده تا دردمندنشوی . 

 از هركس و هرچیز مطمئن مباش . 

 فرمان خوب ده تا بهره خوب يابی .

 بيگناه باش تا بيم نداشته باشی . 

 سپاس دار باش تا لايق نيكی باشی . 

 با مردم يگانه باش تا محرم و مشهور شوی . 

 راستگو باش تا استقامت داشته باشی . 

 متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی . 

 دوست بسيار داشته باش تا معروف باشی . 

 معروف باش تا زندگانی به نيكی گذرانی . 

 مطابق وجدان خود رفتار كن كه بهشتی شوی . 

 سخی و جوانمرد باش تا آسمانی باشی  . 

 روح خود را به خشم و كين آلوده مساز . 

 هرگز ترشرو و بدخو مباش . 

 در انجمن نزد مرد نادان منشين كه تو را نادان ندانند . 

 اگر خواهی از كسی دشنام نشنوی كسی را دشنام مده . 

 دورو و سخن چين مباش، نزديك انجمن دروغگو منشين . 

 چالاك باش تا هوشيار باشی .

 سحر خيز باش تا كار خود را به نيكی به انجام رسانی .

 اگر چه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار مزن تا تو را نگزد و نميری . 

 با هيچكس و هيچ آيينی پيمان شكنی مكن كه به تو آسيب نرسد  .

 مغرور و خودپسند مباش .

 

سه شنبه 3 خرداد 1390برچسب:, :: 11:45 ::  نويسنده : سروش نیا

آموخته های چارلی چاپلين

آموخته ام که با پول مي شود خانه خريد ولي آشيانه نه، رختخواب خريد ولي خواب نه، ساعت خريد ولي زمان نه،  مي توان مقام خريد ولي احترام نه،  مي توان کتاب خريد ولي دانش نه،  دارو خريد ولي سلامتي نه، خانه خريد ولي زندگي نه و بالاخره ،  مي توان قلب خريد، ولي عشق را نه.
آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور ازجدي بودن باشيم
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است
آموخته ام ... که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند
آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند
آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد
آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد
آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد

 

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دانشسرا و آدرس soroushnia.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 68
بازدید ماه : 202
بازدید کل : 2466
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1